-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:41702 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:30

آيا ابوبكر از طرف مسلمانان برگزيده شده و براساس دموكراسي و نظراكثريت مردم بوده است؟
ولاً، پس از آن كه پيامبر اكرم، طبق مأموريت الهي خويش، اميرالمؤمنين علي(ع) را به عنوان ولي و خليفه و جانشين بعد از خود معرفي كرد، ديگر خلافت هيچ شخصي حتي اگر بنا بر انتخاب و گزينش باشد مشروعيت ندارد (كه در اين زمينه ادله معتبر از روايات اهل سنت نيز وجود دارد، {V(ر.ك: شيعه در اسلام، علامه طباطبايي)V}. ثانياً، خلافت ابوبكر براساس اصول دموكراسي و انتخاب آزادانه مسلمين نيز نبوده است. پس از رحلت پيامبر اكرم و در همان روز نخست در حالي كه هنوز جسد پيامبر گوشه اتاق بود و بزرگان صحابه مشغول تجهيز بدن پيامبر اكرم بودند و مسلمانان مدينه گرداگرد مسجد و خانه او جمع شده بودند تعدادي از انصار در محل سقيفه بني ساعده - كه محل اجتماع قبيله خزرج از انصار، جهت مسائل مشورت خودشان بوده - گرد هم جمع آمدند تا بر سر بيعت با سعد بن عباده كه بزرگ قبيله خزرج از انصار بود بيعت كنند كه ناگهان دو نفر خود را به مسجد رساندند و به ابوبكر خبر دادند كه انصار در سقيفه بني ساعده گرد آمده اند و مي خواهند با سعد بن عباده بيعت كنند ابوبكر و عمر و ابوعبيده برخاستند و به سرعت خود را به سقيفه رساندند آنان هنگامي رسيدند كه سعد بن عباده در حال سخن گفتن براي تعدادي از انصار بود او ضمن برشمردن فضايل و خدمات انصار به اسلام و جاي دادن آنان به مسلمانان در مدينه و دفاع از پيامبر و اسلام، گفت هر چه زودتر پس از پيامبر زمام كار را در دست بگيريد كه جز شما كسي لياقت اين كار را ندارد، {V(سيره ابن هشام، ج 2، ص 660 - عقدالفريد، ج 4، ص 257)V}. در اين هنگام ابوبكر برخاست و به ذكر فضائل مهاجرين پرداخت و گفت مهاجرين به جانشيني پيامبر شايسته ترند، {V(تاريخ طبري، ج 3، ص 220)V} و سپس سخنان متعددي بين مهاجر و انصار موجود در آن محل رد و بدل شد كه هر كدام خلافت را براي خود مي خواستند و حتي بحث به مشاجره لفظي كشيده شد. در اين بين، جبهه انصار كه متشكل از دو گروه اوس و خزرج بود اين دو قبيله از دير ايام هميشه با هم نزاع داشتند تا به بركت اسلام و نبي اكرم جنگ و اختلاف را كنار گذاشته بودند و زير سايه اسلام متحد شده بودند. با دامن زدن به مسائل قبيله اي، وحدت خود را از دست دادو بشير بن سعد از قبيله خزرج كه پسر عموي سعد بن عباده بود و از تمايل انصار به سعد بن عباده سخت ناراحت بود به نفع مهاجرين سخن گفت و لذا ابوبكر بلافاصله رو به حاضرين كرد و گفت به نظر من يا با عمر و يا با ابوعبيده بيعت كنيد كه هر دو شايسته اند. سپس عمر و ابوعبيده برخواستند و رو به ابوبكر گفتند تو شايسته تري و دست او را به عنوان بيعت فشردند، بشيربن سعد از انصار هم دست ابوبكر را فشرده مخالفت اين شخصيت خزرجي با سعد بن عباده به اوسي هاي انصار كه قلباً از اين كه سعد بن عباده خزرجي كه از قبيله آنان نبود خلافت را در دست بگيرد آنچنان خوشنود نبودند جرأت مخالفت بخشيد، لذا رئيس قبيله اوس رو به افراد خود كرد و گفت اگر خزرجيان گوي خلفات را بربايند بر شما برتري پيدا مي كنند زودتر برخيزيد و با ابوبكر بيعت كنيد سپس خود برخاست و با ابوبكر بيعت كرد و اوسيان موجود هم از او پيروي كردندو بيعت نمودند و بدين ترتيب ابوبكر به بيعت دو نفر از مهاجرين و بشيربن سعد خزرجي و رئيس اوسيان و پيروان وي، اكتفا نمود و سقيفه را ترك كرد و به سوي مسجد آمد در حالي كه سعد بن عباده رئيس خزرجيان و پيروان او يادآور شدند كه ما جز با علي(ع) با كسي بيعت نمي كنيم، {V(تاريخ طبري، ج 3، ص 222 - تاريخ كامل، ج 2، ص 224)V}. بدين ترتيب با آمدن ابوبكر به مسجد و اين كه مهاجر و انصار با وي بيعت كرده اند از عده اي بيعت گرفتند اما عده زيادي از بيعت سرباز زدند از جمله سعد بن عباده و خزرجيان تابع او. همچنين پس از حادثه سقيفه، بني هاشم و گروهي از مهاجرين به عنوان اعتراض در خانه فاطمه زهرا كه در حيات رسول اكرم از احترام خاصي برخوردار بود متحصن شدند و تن به بيعت ندادند كه بزرگان و اجلاّ از صحابه در اين جمع بودند از جمله: سلمان، ابوذر، مقداد، عمارياسر، عباس بن عبدالمطلب، طلحة بن عبيدالله، {V(تاريخ طبري، ج 2، ص 466 - مسند احمد، ج 1، ص 55 - سيره ابن هشام، ج 4، ص 388)V}. انديشه تعيين خليفه توسط گروه محدودي، تصميمي عجولانه و خام و از نظر اصول دموكراسي به حدي بي ارزش بود كه خود عمر بن الخطاب آن را امري عجولانه و بدون انديشه و فكر (فلته) امر ناگهاني و بدون تدبير و انديشه و عجولانه ناميد، لكن با اين همه او از نتيجه اجتماع سقيفه دفاع نمود و ادعا كرد كه هر چند فلته بود اما خدا شرّ آن را از مردم دفع كرد و نتيجه آن جلسه خلافت كسي كه مردم بيشترين اشتياق را به خلافت وي داشتند، {V(تاريخ طبري، ج 2، ص 446 - صحيح بخاري، كتاب الحدود، باب رجم الحبلي)V}. پس از اين واقعه با هجوم به خانه فاطمه زهرا از بقيه با زور بيعت گرفتند اما با اين حال باز هم كساني از بيعت سرباز زدند ولي آنان در امان نماندند از جمله سعد بن عباده كه ترور شد و پس از مدتي شايع شد كه توسط جنيان كشته شده است، (تاريخ {Vطبري، ج 2، ص 223 - اسدالغابه، ج 2، ص 284)V}. حال قضاوت كنيد حتي با قطع نظر از تعيين خليفه توسط پيامبر اكرم آيا اين انتخابي آزادانه و براساس اصول دموكراسي بوده است. آيا معناي دموكراسي اين است كه به زور شمشير از مردم بيعت بگيرند و اگر حاضر به بيعت نشوند با آنان بجنگند (در خارج مدينه كساني كه حاضر به بيعت نبودند و لذا زكات را به عاملين ابوبكر نپرداختند جان ومال و ناموسشان مورد هتك قرار گرفت، {V(الاصابه، ج 3، ص 336 - تاريخ ابي الفداء، ص 158)V}. آيا بنا بر دموكراسي فقط آراء عده خاصي محترم است به علاوه آن هم فقط از مردم مدينه، بقيه بلاد اسلامي در انتخاب نقشي ندارند؟ براي اطلاع از تفصيل جريان سقيفه و وقايع بعد از آن با تحليلي مستند، مراجعه كنيد به كتاب «پيشوايي از نظر اسلام، نگارش آيت الله جعفر سبحاني».

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.